Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-06@06:58:42 GMT

این «ناقوس» یک راز باستان‌شناسی است

تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۳۹۴۹۸

این «ناقوس» یک راز باستان‌شناسی است

در اواخر دهه ۱۸۳۰، مبلغی مسیحی اهل بریتانیا به نام ویلیام کولنسو، هنگام ورود به روستای مائوری در جنگل‌های سرسبز جزیره شمالی آئوتاروآ در نیوزلند، متوجه چیز عجیبی شد. با اینکه موقعیت او بسیار حساس بود و آنطور که در گزارشات آمده، نخستین اروپایی بود که از جامعه مردمان مائوری بازدید می‌کرد، اما با این‌حال یک شیء گلدان‌مانند حواس او را پرت کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش فرادید، طبق گزارش خود او، زنان مائوری به جای روش سنتی‌تر قرار دادن سنگ‌های گرم‌شده در ظرف چوبی، سیب زمینی را در چیزی شبیه یک دیگ برنزی روی اجاق می‌پختند. این کار واقعاً عجیب بود، چون روستا با خارجی‌ها رابطه تجاری نداشت، بنابراین، کولنسو با خود فکر کرد که آن‌ها به برنزی که در آن زمان در جزیره ساخته نمی‌شد، دسترسی نداشتند.

کولنسو نگاه دقیق‌تری کرد. واقعا گلدان عجیبی بود. تقریباً ۶.۵ اینچ ارتفاع و ۶ اینچ عرض داشت. برآمدگی‌های برجسته و لبه‌های ناهموار آن طوری بود که انگار بخشی از گلدان تکه‌تکه شده است. روی برنز با حلقه‌ها و حرکات دورانی به زبانی که انگلیسی نبود، مزین شده بود. کولنسو متوجه شد چیزی که می‌بیند گلدان نیست، بلکه قسمت بالایی ناقوس یک کشتی است.

زنان مائوری به کولنسو گفتند این دست‌سازه نسل‌ها با آن‌ها بوده است: اجدادشان آن را در ریشه درختی یافته بودند که در طوفان واژگون شده بود. کولنسو که کنجکاو شده بود، زنگ را با یک دیگ چدنی عوض کرد. سال ۱۸۹۹ زمانی که کولنسو از دنیا رفت، این شی به موزه استعماری واگذار شد، که بعداً به موزه نیوزیلند تِ پاپا تانگاروا واقع در ولینگتون، تبدیل شد.

(یک زن مائوری در حال آشپزی در چشمه آب گرم در روتوروآ، حدود سال ۱۹۳۳)

بیش از یک قرن، محققان در مورد این شی که نوشته‌های برجسته‌ی روی آن به زبان تامیل هستند، در حیرت بودند. زبان تامیل امروزه در جنوب شرقی هند، سریلانکا و سنگاپور صحبت می‌شود.

تقریباً هر چیز دیگری در مورد این زنگ، از جمله اینکه چگونه سر از نیوزلند درآورده، به صورت معما باقی مانده بود. تا اینکه نالینا گوپال، متصدی کنجکاو موزه از مرکز میراث هند سنگاپور سال ۲۰۱۹ به ولینگتون آمد. بررسی موشکافانه‌ی او منجر به کشف جزئیات شگفت‌انگیزی در مورد این زنگ شد و پرسش‌های جدیدی را هم مطرح کرد.

لمس برنز سرد زنگ تامیل برای نخستین بار علاقه گوپال را برانگیخت. او در این باره می‌گوید: «لحظه‌ای فراواقعی و عجیب و غریب بود.» گوپال نیز مانند کولنسو در دو قرن پیش، تحت تأثیر ناهماهنگی زنگ تامیل قرار گرفت. هیچ سوابق تاریخی یا شواهد باستان‌شناسی نیست که نشان دهد دریانوردان تامیل تا به حال به نیوزلند سفر کرده یا با آن تجارت کرده باشند. گوپال می‌گوید: «این شئ مانند یک بشقاب پرنده است».

لبه‌های اولیه ناقوس از بین رفته و فقط تاج آن که خیلی بزرگتر از دسته‌هایش نیست باقی مانده است. اندازه آن منجر به ایجاد پرسش‌هایی درباره داستان اصلی کونسلو می‌شود: آیا این شئ برای پختن سیب زمینی به اندازه کافی بزرگ بوده است؟ گوپال با خنده می‌گوید: «شاید برای بچه سیب‌زمینی‌ها!»

گوپال تئوری‌های قبلی در مورد زنگ را بررسی کرد. اوایل سال ۱۸۸۲، دانشمند نیوزلندی، ویلیام ماسکل باور داشت این ناقوس احتمالاً به یک ملوان خوش‌سفر تعلق داشته که آن را به عنوان سوغاتی از یک بندر آسیای جنوبی تهیه کرده، اما آن را در جزیره شمالی گم کرده است. رابین گوست، مورخ کتاب «اسرار نیوزیلند» در سال ۱۹۹۶ این فرضیه را مطرح کرد که شاید یک کشتی ارواح که خدمه آن مرده یا کشتی را رها کرده بودند، هزاران مایل پیش از این که در سواحل نیوزیلند غرق شود، بی‌مقصد در حرکت بوده است.

(پرتره‌ای از ویلیام کولنسو سال ۱۸۹۸ کنار تصویری از زنگ تامیل)

نکته‌ای که آشنایان با زنگ تامیل در مورد آن توافق نظر داشتند این بود که: این زنگ بسیار قدیمی است و قدمت نوشته‌های روی آن به قرن ۱۴ یا ۱۵ برمی‌گردد. گوپال که به زبان بومی تامیل از جنوب هند صحبت می‌کند، بی‌درنگ این نتیجه‌گیری را رد کرد. گوپال با کمک یک باستان‌شناس ماهر در تجزیه و تحلیل خطوط باستانی دریافت که این زنگ به احتمال زیاد در قرن ۱۷ یا ۱۸ ساخته شده است.

توجه گوپال پس از این مرحله به معنای پشت کتیبه معطوف شد. این نوشته قبلاً «زنگ کشتی موهویدن باکس» ترجمه شده بود، اما گوپال چیز دیگری کشف کرد.

او می‌گوید: «ترجمه قبلی کتیبه روی زنگ کاملاً تحت اللفظی بوده و فکر می‌کنم آن‌ها در مورد اینکه موهویدن باکس چه کسی یا چه چیزی بوده تحقیق زیادی انجام ندادند.»

وقتی گوپال برای کسب اطلاعات بیشتر منابع را جست‌وجو می‌کرد با اثر جی. راجا محمد، محقق مستقر در تامیل نادو و متصدی سابق یک موزه منطقه‌ای در آنجا مواجه شد. محمد از دهه ۱۹۸۰ برای حل معمای زنگ تلاش کرده است.

محمد نخستین کسی بود که گفت شاید موهویدن باکس نه مالک کشتی بلکه نام خود کشتی بوده است. گوپال و محمد نیروهایشان را با هم جمع کردند تا بیشتر بیاموزند. محمد آرشیو‌های دریایی تامیل نادو و گوپال اسناد موجود در آرشیو ملی سنگاپور را بررسی کردند. با وجو اینکه این کار پرزحمتی بود، اما این بررسی دقیق منجر به یک کشف غیرمنتظره شد.

گوپال می‌گوید: «بسیاری از جوامع بازرگان مسلمان در آسیای جنوب شرقی، موهویدن باکس را تکریم می‌کردند.» محمد و گوپال دریافتند موهویدن باکس، نام رایج کشتی‌هایی بوده که از تامیل نادو عبور می‌کردند. گوپال می‌گوید: «آن‌ها تصور می‌کردند از کشتی به واسطه‌ی دارا بودن نام یک قدیس محافظت خواهد شد.»

حالا او با نگاه تازه‌ای کتیبه‌ی روی زنگ تامیل (Mohideen Bux udiya kappal udiya mani) را نگاه کرده و می‌گوید: "Udiya به معنای (تعلق به کسی) است. شاید در این مورد منظورشان این بوده که کشتی به جای اینکه متعلق به شخص باشد، تحت مراقبت یک قدیس بوده است.»

گوپال و محمد نتوانستند رابطه‌ای میان کشتی‌های تامیل و نیوزیلند برقرار کنند، هیچ مدرکی دال بر گم شدن شبکه‌های تجاری پیدا نکردند و نتوانستند مشخص کنند کدام کشتی ممکن است حامل ناقوس تامیل باشد. به گفته محمد، پس از سروصدا کردن خبری درباره زنگ در رسانه‌های محلی در سال ۱۹۷۵، چندین خانواده در منطقه ادعای مالکیت آن را کردند. سه خانواده باور داشتند که از نسل تجار دریایی هستند که شاید زمانی مالک یک کشتی به همین نام بوده باشند. حتی یک خانواده از موزه تِ پاپا درخواست کرد زنگ را به تامیل نادو بازگرداند، چون معتقد بودند زادگاه این زنگ آنجاست.

وقتی گوپال به سنگاپور بازگشت، زنگ را به صورت امانت با خود به مرکز میراث هندی برد. گوپال می‌گوید برای هفت ماه قبل از بازگشت به ته پاپا، مسلمانان تامیل از دیدن این قطعه از گذشته‌شان هیجان‌زده شده بودند.

در نهایت، گوپال عقیده دارد این زنگ باید در نیوزلند بماند. او می‌گوید: «این بخشی از سفر زنگ است. او می‌افزاید، شاید زنگ بتواند این کار را بکند، چون همان کاری است که ظاهراً همیشه انجام می‌داده: حرکت به اطراف، بازدید موزه‌های مختلف، همان‌طور که زمانی آن را با خود به بنادر دوردست میبردند.»

در حال حاضر، زنگ در ته پاپا است و هنوز لایه‌های اسرارآمیزی آن را پوشانده است که شاید زغال چوب بجامانده از آتش پخت و پز یکی از آن‌ها باشد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: باستان شناسی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل تامیل نادو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۳۹۴۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کشف کمیاب‌ترین «رنگ» دنیای باستان در یک حمام رومی؛ رنگی گران‌تر از طلا (+عکس)

 اخیرا در بقایای یک حمام رومی در باشگاه کریکت کارلایل، قطعه بسیار کمیابی از رنگ «بنفش سلطنتی» پیدا شده که نخستین مورد از نوع خود در شمال اروپا و احتمالاً در کل امپراتوری روم است.

به گزارش فرادید، قدمت سکونتگاه رومی لوگووالیوم به قرن سوم و دوران سلطنت امپراتور سِپتیمیوس سِوِروس بازمی‌گردد. این کشف در بخش زهکشی یک سازه تاریخی انجام شد که تصور می‌شود یک گرمابه رومی بوده است. 

بنفش سلطنتی یا بنفش امپراتوری در روم باستان رنگ بسیار گران‌قیمتی بود، چون غنی و سرزنده بود و نماد قدرت امپراتوری، ثروت و جایگاه عالی بود. تولید حتی مقادیر کوچکی از این رنگ، کار بسیار پرزحمتی بود، چون از هزاران حلزون دریایی خردشده (بولینوس برانداریس) از دریای مدیترانه ساخته میشد. این کمیابی و منحصربفرد بودن به معنای گران‌تر بودن آن از طلا بود. 

تجزیه و تحلیل متخصصان نشان داد این رنگ محتوای برومین و موم بالایی دارد؛ این موردی است که تقریباً به طور حتم نشان می‌دهد این رنگ «بنفش سلطنتی» است. 

نام رومی این رنگ برگرفته از شهر صور در جنوب لبنان و نزدیک کرانه دریای مدیترانه بود که مشهورترین مکان تولید این رنگ به شمار می‌رفت. این رنگ در آفریقای شمالی و نزدیک ساحل مراکش نیز تولید میشد. 

از پادشاهان و امپراتوران عصر برنز گرفته تا اسکندر کبیر و کلئوپاترای هفتم، رومیان و سپس شارلمان و بیزانسی‌ها، رنگ بنفش سلطنتی به تن می‌کردند. گاهی اوقات از این رنگ برای پارچه‌ها استفاده می‌شد، اما برای رنگ‌آمیزی دیوارهای ساختمان‌های عمومی بزرگ و خانه‌ها و املاک ثروتمندان (از جمله دیوارهای حمام‌ها) نیز از آن استفاده می‌شد. 

فرانک جکو، مدیر فنی واردِل آرمسترانگ، در مورد اهمیت این کشف گفته است که هزاران سال، بنفش سلطنتی گران‌ترین و محبوب‌ترین رنگ جهان بود. حضور آن در کارلایل، همراه با شواهد دیگر بدست‌آمده از حفاری، این فرضیه را تقویت می‌کند که این ساختمان با دربار امپراتوری امپراتور سِپتیمیوس سِوِروس در یورک مرتبط بوده است. 

کشف بنفش سلطنتی در کارلایل یک اتفاق غیرعادی است، به ویژه در شمال اروپا. مفاهیم آن فراتر از خود رنگدانه است، به این معنا که این حمام رومی ممکن است به قدرت امپراتوری مرتبط بوده یا توسط مقامات عالی‌رتبه بازدید شده باشد. این پیوند با دربار روم پرسش‌های جدیدی در مورد اهمیت و نقش این محوطه در امپراتوری بزرگ روم ایجاد می‌کند.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • کشف کمیاب‌ترین «رنگ» دنیای باستان در یک حمام رومی؛ رنگی گران‌تر از طلا (+عکس)
  • کشف بقایای مهمانخانه ۳۵۰۰ساله
  • بالاخره راز هرم جیزه کشف شد!
  • استقرار گروه‌های مرمتی و باستان شناسی در نقش رستم
  • استقرار گروه‌های مرمتی و باستان شناسی در نقش ستم
  • راز «نفرین توت عنخ آمون» که بیش از ۲۰ نفر را کشت سرانجام فاش شد
  • استقرار گروه‌های پایش، حفاظت، مرمت و باستان شناسی در نقش ستم
  • استقرار گروه های پایش، مرمت و باستان شناسی در مجموعه باستانی نقش رستم
  • افشای راز «نفرین توت عنخ آمون» که بیش از ۲۰ نفر را کشت
  • زن ها در ۷۵ هزار سال پیش این شکلی بودند! |‌ عکس | این زن در کوه های زاگرس زندگی کرده است